نگرانی کیهان از فاش شدن ناکارآمدی حاکمیت یکدست
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۲۳۹۴۲
کیهان نوشت: رسانههای مکتوب و مجازی وابسته به طیف مدعی اصلاحات از سال گذشته کار بر روی انتخابات مجلس را آغاز کرده بودند که در ماههای گذشته بهتدریج شدت یافت.
اظهارنظرهای متعدد پیرامون انتخابات مجلس هرچند با ادبیات گوناگون صورت میگرفت، اما اغلب دو محور اساسی داشت؛ اول: زیر سؤال بردن اعتبار و کارآمدی انتخابات و دوم: طرح مسئله حضور اصلاحطلبان در انتخابات به گونهای ابهامانگیز.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در محور اول، قلم به دستان طیف مدعی اصلاحات تلاش میکردند فرآیند انتخابات را در کشورمان - که تجلی مردمسالاری است - بیحاصل و صوری جلوه دهند. حمله به نظارت استصوابی شورای نگهبان از جمله مواردی بود که در این راستا انجام میشد و البته همچنان ادامه دارد. آنها همچنین با ساخت کلیدواژه «حاکمیت یکدست» و تکرار مکرر آن سعی در القای این موضوع داشتند که حاکمیت در تلاش برای حذف برخی جریانهای سیاسی است و بنابراین انتخابات محلی از اعراب نخواهد داشت.
در محور دوم، اما مدعیان اصلاحات به طور مکرر، حضور خودشان در انتخابات را در هالهای از ابهام و با ذکر شرط و شروط فراوان مطرح میکردند که این روند نیز همچنان از سوی اغلب آنها ادامه دارد. طرح مسئله حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس به صورت سؤالبرانگیز با دو هدف انجام میگیرد.
نخست آنکه نظر افکار عمومی را به خود جلب کرده و حضور یا عدم حضور خود را مهم و تعیینکننده جلوه دهند! و دیگر آنکه توجه حاکمیت را به خود معطوف کنند تا قید و شرطهایشان برای حضور در انتخابات را بپذیرد یا به اصطلاح عامیانه، ناز آنها را برای حضور در انتخابات بخرد!
مأیوسسازی مردم و ثبتنام چراغ خاموش در انتخاباتدر این روزها هرچند احزاب اصلاحطلب مواضعشان نسبت به انتخابات را اندکی متعادلتر کردهاند. اما همچنان توپخانه رسانهایشان به تخریب مشروعیت انتخابات و نهادهای نظارتی مشغول است. مدعیان اصلاحات همچنین در ماههای گذشته به موازات اظهار قهر خود با صندوق رای، ادعای قهر کردن مردم را نیز مطرح میکردند و حتی انذار مشارکتی پایینتر از انتخابات ۹۸ را میدادند. ادعایی که با رکوردشکنی نامنویسی مردم برای انتخابات پیشرو نسبت به دوره قبلی، حنایش در حال رنگ باختن است.
نگاهی به سابقه عملکرد جریان اصلاحات نشان میدهد آنها در بسیاری از موارد گرچه در ظاهر به گونهای رفتار مینمایند که رغبتی به حضور در انتخابات ندارند، اما در حقیقت به صورت چراغ خاموش، برای رقابت انتخاباتی و تصاحب کرسیهای قدرت آماده میشوند. همین سناریو برای انتخابات پیشرو نیز قابل پیشبینی است. بهویژه آنکه دو سال دوری از مناصب عالی کشور، کاسه صبر بسیاری از احزاب اصلاحطلب را لبریز کرده و دیگر قادر به تحمل انزوای سیاسی موجود نیستند.
در این میان، برخی از شخصیتهای اصلاحطلب نیز به صراحت اعلام کردهاند که قرار نیست میدان رقابت انتخابات ۱۴۰۲ را خالی کنند. از جمله حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران که چندی پیش در گفتگو با ایلنا گفته بود: «از نظر من، در دو انتخابات اخیر مجلس ۹۸ و ریاستجمهوری و شوراهای ۱۴۰۰ اصلاحطلبان در همان زمینی بازی کردند که شورای نگهبان، نهادهای حاکمیتی و نظام میپسندید.
یعنی آنها علاقهمند بودند تا اصلاحطلبان در نهادهای قدرت نباشند و به دنبال دولت و حکومت یکپارچه و یکدست بودند. اصلاحطلبان هم از این موضوع استقبال کردند. به نظرم مـا اصلاحطلبان هم با آنهـا همراهی کردیم یعنی در همان زمینی بازی کردیم که آنها میخواستند»
وی همچنین با بیان اینکه «یعنی چه که سیاست برای ما مهم نیست؟ ما جاخالی بدهیم تا یک اقلیت بیاید بر ما حکومت کنند؟» به صراحت اعلام کرد که از حکمرانی جناح مخالف خود و کوتاه ماندن دست اصلاحطلبان از قدرت به ستوه آمده است.
گفتنی است هرچند اظهارات مرعشی در گفتگو با ایلنا دربر گیرنده ضرورت حضور مردم در انتخابات بود، اما تا لحظه تنظیم این گزارش، همچنان راهبرد عمده جریان اصلاحات، ناامیدسازی مردم نسبت به صندوق رای است. هرچند خودشان برای کارزار انتخاباتی آماده میشوند.
با پیگیری خط رسانهای جریان اصلاحات از ماههای گذشته تاکنون به نظر میآید برنامه تبلیغاتی آنها برای رای آوردن و تخریب جریان مخالف خود (که از نظر آنها اولی متوقف بر دومی است!) متمرکز بر گفتمانسازی دو مقوله باشد.
اولی همان کلیدواژه «حاکمیت یکدست» است که با القای وجود آن سعی دارند همه مشکلات را به آن نسبت دهند و راه برونرفت از این مشکل فرضی را حضور خودشان در صحنه قدرت نشان دهند و دومی القای «ناکارآمدی مجلس و دولت فعلی» است که به طور گسترده با سانسور موفقیتها، پررنگ کردن نقاط ضعف، ضریب دادن به حاشیهها و حتی نوشتن دستاوردها به نام دولت قبلی دنبال میشود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: کیهان انتخابات ریاست جمهوری قیمت طلا و ارز قیمت موبایل اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۲۳۹۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!
منبع: جوان
انتهای پیام/